سه شنبه 7 آذر 1402برچسب:,

جانی: زمان داره بدجوری غریب و ناملموس میگذره. 

- خوبه جانا نه؟

جانا: غریب ، ناملموس!؟ میگذره دیگه.

جانی: آره خیلی باحاله. مثل دوران بچگی شده. 

جانا: به نظر میرسه خوشحالی. دوست داشتی برمیگشتی به دوران کودکی؟

جانی: هیچوقت. اصلا . حتی حاضر نیستم یک ثانیه از زندگی رو توی هیچ ادواری دوباره تجربه کنم. حتی همین یک ثانیه قبل رو.

- به نظرم شکنجه دردناکتری میشد.

جانا: ...

جانی: خوبه که میگذره ...

 

 

***دلکده***